حسن بن علی بن محمد ملقب به ابو محمد و ابن الرضا و معروف به عسکری (نظامی) بود. او و پدرش امامین عسکریین نامیده میشوند زیرا شهری (سامرا) که در آن مجبور به زندگی بودند، در واقع یک کمپ نظامی بود. حسن عسکری یازدهمین امام شیعیان دوازده امامی پس از پدرش هادی و قبل از پسرش مهدی است که بیشتر طول عمرش را در حبس خانگی به سر میبرد؛ مخصوصا به این دلیل که مشهور بود عسکری صاحب فرزندی خواهد شد که به عنوان منجی آخرالزمان قیام خواهد کرد تا زمین را از عدالت پر کند. حسن عسکری با نرگس خاتون، دختر امپراطوری بیزانس ازدواج کرد. گفته میشود نرگس خاتون، پیرو توصیه هایی که در رویا به او شده، خودش را به بردگی فروخته تا به همسری حسن عسکری در بیاید. عسکری بیشتر عمر خود را محبوس بود تا اینکه، به نوشتهی منابع شیعی، عاقبت به دستور معتمد خلیفه عباسی مسموم شد و در سامرا در کنار قبر پدرش هادی مدفون شد.
ولد و سالهای اولیه زندگی
ولادت حسن عسکری به سال ۲۳۰، ۲۳۱ یا ۲۳۲ هجری قمری، مصادف با زمانی است که متوکل، خلیفه عباسی، به پدرش هادی مظنون شده بود و قصد داشت او را به همراه خانواده اش از مدینه به سامرا منتقل کند تا از نزدیک او را زیر نظر داشته باشد. از اینرو معلوم نیست آیا حسن عسکری در مدینه متولد شده یا سامرا. در سامرا حسن بیشتر وقتش را صرف تعلیم قرآن و شریعت کرد و به گفته دونالدسون ممکن است در آنجا به زبان آموزی هم اشتغال داشته، چون در سالهای بعد قادر بود با هندیها به زبان هندی صحبت کند، با ترکها، ترکی و با ایرانیها فارسی سخن بگوید.به اعتقاد شیعیان، اما، توانای سخن گفتن به تمام زبانهای بشری بوسیله خداوند به ائمه داده شده است.[۸][۹]
گفته میشود که حتی در دوران کودکی، حسن عسکری از علم الوهی برخوردار بود. روزی مردی او را، که کودکی بیش نبود، در حال گریه دید. مرد برای فرونشاندن گریه اش گفت که برایش اسباب بازی خواهد خرید تا با آن بازی کند. عسکری پاسخ داد "ما برای بازی خلق نشده ایم." مرد گفت "پس برای چه خلق شده ایم؟" عسکری پاسخ داد: "برای عبادت و دانش اندوزی". مرد گفت این پاسخ را از کجا آورده است. عسکری آیه ای از قرآن را خواند که" آیا پنداشتهاید که شما را بیهوده آفریدهایم" (قرآن ۲۳:۱۱۵) مرد که تعجب کرده بود گفت "مگر کودک معصومی مثل تو چه کرده که باید برای آن گریه کند؟" عسکری گفت: "از من دور شو! مادرم را دیده ام که هیزمها را آتش میزند در حالی که آتش شعله ور نمیشود مگر اینکه اول تکههای کوچک هیزم آتش بگیرد. ترسم این است که من از تکههای کوچک هیزم جهنم باشم."[۱۰][۱۱]
مادر عسکری، مثل مادر بسیاری از ائمه شیعه، از بردگان آزاد شده ای بود که بعد از تولد فرزندانش "ام ولد" (مادر فرزندان) نامیده شد. اسم خودش "حدیث" بود گرچه اسامی سوسن، غزال و سلیل هم برایش ذکر شده است.[۷] عسکری برادران دیگری هم داشت از جمله جعفر که به جعفر کذاب یا جعفر ثانی معروف شد. برادر دیگرش حسین نام داشت که به همراه حسن و به یاد دو جدشان حسن و حسین که سبطین نامیده میشدند، سبطین نام گرفتند.[۱۲][۱۳] کنیه عسکری ابومحمّد و القابش صامت، زکی، خالص، نقی، هادی، رفیق است او در بین شیعیانش به ابن الرضا (فرزند رضا، امام هشتم شیعیان) معروف بود. وی همانند پدرش لقب عسکری داشت و این لقب از عسکر سامرا گرفته شدهاست.[۱۳]
همسر
گفته میشود که همسر عسکری، نرگس خاتون، مادر مهدی موعود، دختر امپراطوری روم شرقی بوده است که پیرو توصیه ای که به او در عالم رویا شده، خودش را به بردگی فروخته تا در عراق به سفارش هادی، پدرِ حسن عسکری خریداری شده، به ازدواج حسن درآید.[۳] گزارش این داستان به شرح زیر ثبت شده است:
پدر حسن عسکری، هادی، نامه ای به خط رومی به همراه ۲۰۰ دینار در پاکت قرمزی قرار داده، به همراه دوستش بشار بن سلیمان به بغداد فرستاده، از او میخواهد تا به محلی که بردهها را به فروش میرسانند رفته، سراغ فروشنده ای به نام امر بن یزید را بگیرد که کنیزی را در اختیار دارد که به زبان رومی فریاد میزند: "حتی اگر ثروت و فخر سلیمان، پسر داوود، را داشته باشید، به شما توجهی نخواهم کرد، پس سرمایه تان را بیهوده تلف نکنید". هادی پیشگویی کرده بود که فروشنده پاسخ خواهد داد که به هر صورت مجبور به فروش اوست. و کنیز پاسخ خواهد داد تا برای اینکار عجله نکند و اجازه دهد تا خودش خریدارش را انتخاب کند. بشار نقل میکند که همانطور که از او خواسته شده بود، نامه را به کنیز داده، کنیز نامه را خوانده نمیتوانسته جلوی گریه اش را بگیرد. سپس به امربن یزید گفته که باید او را به نویسنده این نامه بفروشد وگرنه خودش را خواهد کشت. بشار ادامه میدهد که در راه سامرا، کنیز پیوسته نامه را بوسیده آنرا به صورت و بدنش میکشید، و وقتی بشار علت این امر را پرسید بود، کنیز پاسخ داد که اولاد پیغمبر شک او را برطرف خواهند کرد. مدتی بعد کنیز داستانِ کامل خوابی که دیده و نحوهی فرار از قصر پدرش را برای بشار شرح میدهد. شرح این روایت و بحثی که حول اعتبار این گزارش صورت گرفته در کتاب دونالدسون قابل مطالعه است.[۷]
امامت
حسن عسکری به اعتقاد شیعیان دوازده امامی بعد از پدرش به حکم خداوند و به سفارش پدر در سن ۲۲ سالگی به امامت رسید. در طول دوران هفت سالهی امامتش، حسن عسکری تقریبا بدون هیچ تماس اجتماعی و در تقیه کامل زندگی میکرد. شمار زیاد شیعیان در عصر وی موجبات نگرانی خلفای عباسی را فراهم کرده بود، بعلاوه عباسیان میدانستند که بزرگان شیعه بر مبنای احادیث فراوانی که از حسن عسکری و ائمه پیشین به آنها رسیده بود، معتقد بودند که عسکری صاحب فرزندی خواهد شد که ریشه ظلم و اختناق را بر خواهد داشت. خلفای عباسی، اما، مصمم بودند تا یک بار برای همیشه به امامت ائمه شیعه پایان دهند.[۲][۱۴] امامت حسن عسکری از سال ۲۵۴ تا سال ۲۶۰ ادامه یافت.[۱۵]
در منابع شیعی، امام نهم، دهم و یازدهم، ابن الرضا لقب گرفته اند به این دلیل که عده ای از جمله واقفیه معتقد بودند که امامت با علی بن موسی الرضا پایان یافته است. اعطای نام ابن الرضا(پسر رضا) به این سه نشانگر این مطلب بود که امامت در رضا متوقف نشده، بلکه به فرزندان او منتقل شده است. از رضا تا مهدی انشعاب مهمی در میان شیعیان صورت نگرفت به جز موارد محدودی که در عرض چند روز از هم میپاشیدند. از جمله آنها میتوان به جعفر اشاره کرد که چند صباحی پس از مرگ عسکری عده ای را دور خودش جمع کرد اما حتی خودش هم ادعای امامتش را پی نگرفت و مردم به زودی از گردش پراکنده شدند. امروزه به جز زیدیه و اسماعیلیه که از جمعیت قابل توجهی برخوردارند، از بقیهی فرقه هایی که از اکثریت شیعه منشعب شدند اثر چندانی باقی نمانده است.[۲]
فشار و اختناق خلفای عباسی
خلفای عباسی همواره امامان شیعه را تحت فشار و محدودیت قرار میدادند و این فشارها در دوران جواد، هادی و حسن عسکری در سامرا به اوج رسید به طوری که این سه شخص عمر طولانی نکردند. تعقیب و مراقبت از هادی و حسن عسکری به قدری بود که آنان را در میان لشکریان جای داده بودند و به همین دلیل این دو را «عسکریین» لقب دادهاند.[۱۶] حسن عسکری تقریبا تمام دوران امامتش را در حبس خانگی خلفای عباسی در سامرا به سر برد.[۱۷] بعد از مرگ پدرش، هادی، معتز خلیفه عباسی، عسکری را به بغداد احضار کرد تا از نزدیک او را تحت نظر بگیرد طوری که، به روایتی، عسکری مجبور بود دوشنبهها و چهارشنبه در دربار حضور پیدا کند.[۱۴] بعدها معتز او را زندانی کرده حتی نقشهی قتلش را هم کشید اما مرگ زود هنگام خلیفه این اجازه را به او نداد.[۱۸] دوران حبس عسکری در طول دوران کوتاهِ خلیفه بعدی، مهتدی، هم ادامه پیدا کرد. بیشتر دوره حبس امام، اما، مربوط به دوره معتمد می شود که در ادبیات شیعه به عنوان سختگیرترین خلیفه نسبت به عسکری معروف است.[۷] عامل مسمومیت و مرگ عسکری را معمولا معتمد ذکر میکنند.[۱۹]
ارتباط با شیعیان
در سالهای زندگی حسن عسکری در سامرا، شیعیان که در مناطق مختلف گسترش یافته بودند، برای دیدن وی مشکلات فراوانی داشتند. نقل شده است در روزی که عسکری قصد رفتن به داراالخلافه را داشت، عدهی سر راهش جمع شده تا او را از نزدیک ملاقات کنند که در همین حال نامه ای از سوی او دریافت کردند مبنی بر اینکه کسی به او نزدیک نشده به او سلام یا اشاره نکند که در امان نخواهد بود.[۲۰] با این حال عسکری با شیعیان در فرصتهای مختلف و با سرپوشهای گوناگون ملاقات میکرد. بهترین راه ارتباط با او اما مکاتبه بود که نمونههای فراوانی در کتب شیعی میتوان برای آن پیدا کرد.[۲۱] از جمله نامه آن امام به شیعیان قم و آوه، یا نامههای فراوان او به مردم مدینه، و یا نامه مفصلی که خطاب به اسحاق بن اسماعیل و شیعیان نیشابور نوشته بود، میتوان ذکر کرد.[۲۲]
گسترش و پراکندگی جغرافیایی شیعیان اما، باعث شد تا عسکری شبکه سری ارتباطی وکالت و عزل و نصب در مناطق مختلف راهاندازی کند که بوسیله این شبکه ، نامهها و مکتوبات فراوانی با شیعیان رد و بدل شده و بسیار کارآمد بوده است. همچنین عسکری از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده نمود که از جمله این افراد باید از عقید، خادم خاص وی یاد کرد.[۲۳] عثمان بن سعید یکی دیگر از این نمایندگان بود که زیر پوشش یک روغن فروش فعالیت کرده، شیعیان سؤالات و وجوهی را که میخواستند به وی تحویل دهند، به او رسانده و او آنها را در ظرفها و مشکهای روغن قرار داده، به حضور عسکری میرساند.[۲۴] او حتی پس از مرگ حسن عسکری و با ورود به عصر غیبت صغری، به عنوان نخستین نایب خاص مهدی نیز ایفای نقش کرده است. عسکری به همراه پدرش هادی، همچنین نوید تولد مهدی را داده، شیعیان را برای غیبت امام دوازدهم آماده کرده خودشان هم سعی میکردند از پشت پرده با شیعیان در ارتباط بوده تا زمینه را برای دوران غیبت مهدی موعود آماده کنند. لازمه این کار، تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه و استفاده گسترده از آگاهی غیبی برای از بین بردن شکها و تردیدهای زمان بود.[۲۵].
موقعیت علمی
در روایات شیعی، عسکری مخزن علم و جانشین رسول الله معرفی شده است.[۲۶] با وجود اختناق حاکم به تربیت شاگردان زیادی پرداخت.[۲] شیخ طوسی نام ۱۰۳ نفر از این شاگردان را ثبت کرده است.[۲۷] در دوران عسکری شک و شبهههای مذهبی زیادی وجود داشت. عسکری، اما، بر خلاف پدرانش که آزادی بیشتری داشتند، نمیتوانست با شکاکان روبرو شده، مستقیم به سؤالات آنها پاسخ دهد، با این وجود در جواب کسانی که مخصوصا قرآن را زیر سؤال میبردند، نوشته هایی از جمله یک تفسیر، که منتسب به اوست، نگاشته است. نقل شده است که کندی، که او را به عنوان اولین فیسلوف اسلامی میشناسند، در حال نوشتن کتابی با عنوان "تناقضات قرآن" بود. وقتی این خبر به گوش عسکری رسید، یکی از شاگردان کندی را به حضور طلبیده پرسید آیا یک مرد عاقل در میان آنها یافت نمیشود تا کندی را از این کار بازدارد. شاگرد پاسخ داد که کندی استاد اوست و قادر نیست او را توجیه کرده از این کار منصرف کند. حسن عسکری، اما، او را راهنمایی کرد چگونه کندی را به سؤال کشیده او را از کارش منصرف کند. عسکری از او خواست به سراغ کندی رفته، رعابت ادب را کرده، از او بخواهد تا در آنچه به آن مشغول است کمکش کند: "وقتی با تو احساس راحتی کرد از او بپرس: آیا ممکن است شخص دیگری معنی دیگری جز آنچه شما در ذهن دارید از قرآن درک کند؟ کندی پاسخ خواهد داد: البته! چون او کسی است که درک میکند وقتی گوش میدهد اگر این را گفت در پاسخ بگو: از کجا میدانید؟ شاید او معنی متفاوتی با معنی ای که شما درک کرده اید، درک کند و سپس معنایی جعلی برای قرآن درست کند..."[۲۸] شاگرد همانطور که عسکری خواسته بود عمل کرد و کندی به اندازه کافی باهوش بود تا بگوید: "کسی مثل تو نمیتواند به چنین چیزی رسیده باشد... بگو این حرف را از کجا آورده ای؟" کندی وقتی اصل داستان را شیند گفت: "اکنون حقیقت را گفتی! چیزی مثل این از غیر آن خانه (اهل بیت) بیرون نی آید". گفته میشود کندی پس از این واقعه کتابش را سوزاند.[۲۸][۲۹]
سخنان برگزیده
مرگ
در مورد علت مرگ حسن عسکری اختلاف نظر وجود دارد؛ بر اساس نظر شیعیان عسکری با سم خلیفه کشته شد، ولی سایرین معتقدند که وی بر اثر بیماری از دنیا رفته است. به گفته طبرسی، برخی از امامیه بر اساس حدیثی که به مقتضای آن، همه ائمه به شهادت از دنیا میروند، باور داشتند که حسن عسکری نیز مسموم شده است.[۴۰] ابن شهر آشوب به استناد برخی نوشتهها از حمله دلائل الامامة وی را شهید میداند.[۴۱] در منابع متاخر با تکیه بر قول به مسمومیت، نقل است که خلیفه وقت از دستور خود نسبت به قتل وی پشیمان شد، طبیبان را ملازم خانه او ساخته تا علاجی حاصل شود، اما کوشش آنان سودی نداشت و سم منجر به وفات حسن عسکری شد.[۴۱] در منابع متاخر دیگر نیز اقوال مشابهی مبنی بر کشته شدن حسن بن علی با سم خلیفه ذکر شده است.[۴۲][۴۳]
حرم علی نقی و حسن عسگری پس از انفجار و تخریب
به نظر رسول جعفریان کشته شدن وی امری کاملاً محتمل است. وی علاوه بر استناد تاریخی بر منابع قرن ششم هجری، چنین استدلال میکند که: "سوابق بازداشت و خطری که همواره از طرف دسـتگاه حـاکم متوجه جان حضرتش بود و اینکه آن حضرت یک شخصیت مخالف سیاسی به حساب مـیآمده و رحـلت او در سنین جوانی رخ داده همگی میتواند مؤید کشته شدن وی باشد."[۴۴] حسن عسکری در روز جمعه ۸ ربیعالاول سال ۲۶۰ هجری در سن ۲۹ سالگی وفات یافت.[۴۴][۴۵] و در سامرا کنار پدرش هادی به خاک سپردهشد.[۴۶][۴۷] حرم هادی و حسن عسکری دو بار توسط وهابیون تخریب شد. اولین حمله در ۳ اسفند ۱۳۸۴ که با بمبگذاری در مرکز گنبد، گنبد و بخشی از گلدسته های حرم را ویران کردند. دومین حمله نیز در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ رخ داد که گلدستهها نیز مورد تخریب واقع شد.
نشانه شناسی متون تاریخی
صرف نظر از اینکه "منابع تاریخی متقدم" به کشته شدن وی اشاره کرده باشند یا نه، محور مشترکی وجود دارد که همگی از آن سخن رانده اند: اینکه خلیفه تلاش داشته تا با واسطههای مختلف از جمله طبیبان و معتمدان به مردم اعلام کند که حسن بن علی به مرگ طبیعی وفات نموده است.[۴۱][۴۸] این محور مشترک در متون تاریخی نشانگر این است که سوء ظن جدی نسبت به مرگ وی، در بین مردم وجود داشته که خلیفه نیاز به چنین تلاشی احساس کرده است.[۴۱][۴۸][۴۹] علاوه بر این در کتاب "کمال الدین و تمام النعمة" شیخ صدوق در قسمت مربوط به پایان حیات حسن عسکری، از خلیفه با عنوان "امیرالمؤمنین" نام برده شده است[۵۰]، با توجه به اینکه پدر شیخ صدوق از معتمدین حسن عسکری بوده و توقیعی نیز از حجت بن حسن دارد[۵۱]، استفاده از چنین عنوانی از جانب وی امری عادی محسوب نمیشود چرا که شیعیان خلیفهها را غاصب خلافت و حکومت میدانستند لذا چنین کاربردی احتمال وجود ترس و احتیاط را در مورد نویسنده به ذهن متبادر میکند.[۵۲]افزون بر اینها اخبار رسیده از منابع تاریخی، مبنی بر این است که پس از مرگ وی، کنیزان خانه او توسط کارگزاران خلیفه وارسی و از حیث باردار بودن بررسی شده اند؛ این خبر نیز حاکی از این است که خلیفه به عمر امامت شیعه حساس بوده است.[۵۳]
جانشینی وی
از آنجا که پس از مرگ وی جانشین او به درستی آشکار نبود، پیروانش بر سر جانشینی او به چند گروه تقسیم شدند؛ برخی میگفتند که او به نزد خدا عروج کرده و منتظر بازگشتش بودند. برخی گمان میکردند که چند سال پیش از کشتهشدنش فرزندی از او به نام محمد به دنیا آمدهاست. گروه دیگری هم معتقد بودند که یکی از کنیزانش از او حاملهاست و روزی مهدی موعود را به دنیا میآورد. گروههایی هم امامت یکی از برادران حسن عسکری، جعفر یا محمد را پذیرفتند. در میان فرقههای مختلفی که پس از مرگش ایجاد شد، تنها تشیع دوازدهامامی (که معتقد به وجود پسری از حسن عسکری، همنام پیامبر اسلام، بودند) دوام یافت.[۵۴]
شیعیان دوازدهامامی، جعفر (برادر حسن عسکری و از مدعیان اصلی جانشینی او) را «جعفر کذّاب» مینامند. به عقیدهٔ آنان جعفر کذاب ویژگیهای امامت را نداشت. به عقیدهٔ آنان، هنگام نماز گزاردن بر بدن حسن عسکری، فرزندش حجت بن الحسن بر او نماز گزارد و شک را از شیعیان برداشت.[۵۵][۵۶][۵۷] گرچه ممکن است همه نسبتهایی که به جعفر کذاب داده میشود درست نباشد ولی قطعاً مقداری حقیقت در مورد نسبتهایی که شیعه به جعفر کذاب دادهاست وجود دارد چرا که پیروان جعفر گاهی به هنگام دفاع از او اظهار مینمودند که وی از خصوصیات جوانی خود فاصله گرفتهاست.[۵۸]
اگر به دنبال انتخاب معلم خصوصی حرفه ای یا دوره های آموزشی در آموزشگاه های معتبر هستید؛ با ثبت اطلاعات خود در فرم درخواست معلم خصوصی یا رزرو آموزشگاه می توانید هر چه سریعتر به کمک بلدیاب کلاس خصوصی یا گروهی مناسب خود را بیابید. (مشاهده فرم درخواست)
اگر برای برگزاری کلاس های خصوصی, نیمه خصوصی یا گروهی خود نیاز به فضای آموزشی دارید، سایت بلدیاب امکانی برای شما فراهم کرده تا بتوانید با توجه به شرایط تدریس تان، اقدام به اجاره فضای آموزشی مناسب خود نمایید. (مشاهده مکان های آموزشی)
سایت بلدیاب با معرفی و تبلیغ دوره های آموزشی مدرسین خصوصی و آموزشگاهای کل کشور فضایی را فراهم نموده تا کاربرانی که نیاز به دوره های آموزشی مختلف دارند با یک جست و جوی ساده در بلدیاب بتوانند مدرس یا آموزشگاه مناسب خود را بیابند و اطلاعات تماس آنها را مشاهده کنند. (درخواست دوره های آموزشی)
مدرسین خصوصی و آموزشگاه داران محترم می توانند برای تبلیغ دوره های آموزشی خود و جذب شاگرد برای کلاس های خصوصی و گروهی ، در هر زمینه ای (درسی، فنی، هنری، ورزشی، مالی ، حسابداری، کسب و کار و ... ) در سایت بلدیاب ثبت نام کنند و از خدمات آن استفاده نمایند. (ثبت نام و همکاری)
اگر مدرس خصوصی هستید یا آموزشگاه دارید بهتر است قبل از ثبت دوره های آموزشی خود از راهنمای بلدیاب استفاده کنید تا در معرفی دوره های خود و جذب شاگرد یا هنرجو موفق تر عمل کنید. (مشاهده راهنمای بلدیاب)
" اگر به دنبال دورههای آموزشی در هر زمینه ای به صورت خصوصی یا نیمه خصوصی هستید، یا میخواهید از دورههای برگزار شده توسط آموزشگاههای استان خود باخبر شوید، در وب سایت بلدیاب میتوانید اساتید و آموزشگاههای که دوره شما را برگزار میکنند را پیدا کنید، در صورت نیاز با آنها تماس بگیرید و به صورت حضوری با آنها کلاس برگزار کنید. "
شما هم می توانید نظر خود را درباره سایت بلدیاب ثبت کنید.